واژهی «خایدیسه» یا به صورت دیگر «خایهدیس»، در فارسی کهن واژهای است مرکب از دو جزء: «خایه» به معنی تخم یا بیضه، و «دیس» که به معنی شکل، گونه یا مانند میآید. بنابراین در معنای تحتاللفظی، «خایدیسه» یعنی چیزی که به شکل تخم است یا شبیه به بیضه. این ساخت واژه در فارسی باستان و میانه برای توصیف اشیایی که ظاهری گرد و کشیده مانند تخممرغ داشتند، کاربرد داشته است.
در متون لغوی و فرهنگهای کهن مانند برهان قاطع، فرهنگ جهانگیری و آنندراج، «خایدیسه» به معنای قارچ یا سماروغ آمده است. توضیح دادهاند که این گیاه سفیدرنگ است، در جاهای نمناک میروید و شکلی شبیه به تخممرغ دارد. به همین سبب نام آن را «خایهدیس» نهادهاند. در گذشته، قارچ خوراکی را بیشتر مردم فقیر و درویش جمع میکردند و میپختند، چون در طبیعت به آسانی یافت میشد و نیازی به کشت نداشت.
افزون بر این، در برخی منابع دیگر، «خایدیسه» به عنوان صفت نوعی مروارید نیز آمده است؛ مرواریدی که به تخممرغ شباهت دارد. ابوریحان بیرونی در کتاب الجماهر فی معرفة الجواهر آورده است: «و ربما شبه اللؤلؤ بالزیتونه فقیل زیتونی و ربما قیل خایهدیس، أی مثل البیضة»؛ یعنی گاه مروارید را به زیتون مانند کنند و گاه به تخممرغ، که در این حالت آن را خایهدیس میگویند. پس این واژه در اصل صفتی تشبیهی است که در حوزههای گوناگون (گیاه، گوهر و شکل ظاهری) برای اشیایی با فرم تخممرغی به کار میرفته است.