خاراتراش

لغت نامه دهخدا

خاراتراش. [ ت َ ] ( نف مرکب ) سنگ تراش. ( آنندراج ):
ز خاراتراشان اِحکام کار
که بر کوه دانند بستن حصار.نظامی.

فرهنگ عمید

کسی که سنگ خاره را می تراشد.

فرهنگ فارسی

سنگ تراش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کردار
کردار
افتخار
افتخار
بررسی
بررسی
سنگلاخ
سنگلاخ