حلوک

لغت نامه دهخدا

حلوک. [ ح ُ ] ( ع مص ) سخت سیاه شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). سیاه شدن. ( تاج المصادر بیهقی ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال چای فال چای فال زندگی فال زندگی فال تماس فال تماس