حثوث

لغت نامه دهخدا

حثوث. [ ح َث ْ ] ( ع ص ) حثیث. سریع. شتاب. تند. مقابل بطی ٔ. ( منتهی الارب ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ممنون
ممنون
محسن لرستانی
محسن لرستانی
حق الزحمه
حق الزحمه
با
با