جزیره ٔ ارموز

لغت نامه دهخدا

جزیره ارموز. [ ج َ رَ ی ِ ؟ ] ( اِخ ) ابن خردادبه دراواسط قرن نهم میلادی از جزیره نزدیک به هرمز موسوم به «ارموز» نام برده که حمداﷲ مستوفی آنرا «ارموص » نوشته و بدون شک همان است که به جزیره جرون معروف شده است. ( از سرزمینهای خلافت شرقی ص 341 ). و برای تفصیل بیشتر به کتاب مزبور و به کلمه جرون رجوع شود.

فرهنگ فارسی

ابن خرداد به در اواسط قرن نهم از جزیره نزدیک به هرمز موسوم به [ ارموز ] نام برده که حمدالله مستوفی آنرا [ ارموص ] نوشته و بدون شک همان است که بجزیره جرون معروف شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
زیبا
زیبا
جنگ اول، به از صلح آخر
جنگ اول، به از صلح آخر
محنت
محنت
چسی
چسی