لغت نامه دهخدا ( تعلیة ) تعلیة. [ ت َ ی َ ] ( ع مص ) بلند کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ). بلند گردانیدن. ( زوزنی ). بلند و بزرگ ساختن. || برآمدن بر چیزی. || فرود آوردن بار از ستور. || سرنامه نوشتن کتاب را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || و یقال: علیت الحبل؛ ای رفعته الی وضعه من البکرة. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).