تخلف افتادن.[ ت َ خ َل ْ ل ُ اُ دَ ] ( مص مرکب ) خلاف وعده و عهد واقع شدن امری. در این بیت، خطا بودن، تفسیر بخطا کردن،تعبیر نادرست و مانند آنها معنی میدهد: بود این نکته پر روشن که در باب جناب تو تخلف تا ابد افتاده در اقوال انسانی.علی خراسانی ( از آنندراج ).