واژهی بسقپوس که در متون کهن فارسی به کار رفته است، در واقع شکل تغییر یافتهای از واژهی یونانی اپیسکوپوس به شمار میرود. این واژه در زبان یونانی به معنای ناظر یا سرپرست بوده و در گذر زمان و با انتقال به زبانهای دیگر، از جمله فارسی، به صورت اسقف درآمده است. در منابع تاریخی و لغتنامههای معتبر، از جمله ناظمالاطباء، به این ریشهیابی و انتقال زبانی اشاره شده است.
در کاربرد تخصصی، اسقف عنوانی است برای عالیترین مقام روحانی در برخی از کلیساهای مسیحی، از جمله کلیساهای ارتدکس و کاتولیک، که مسئولیت هدایت و نظارت بر امور دینی در یک منطقهی جغرافیایی مشخص، معروف به اسقفنشین، را بر عهده دارد. این مقام، نقشی محوری در سلسله مراتب کلیسایی ایفا میکند و وظایف متعددی از جمله اجرای مناسک مذهبی، تعلیم آموزههای دینی را شامل میشود. اشارهی ناظمالاطباء به این واژه، گواهی بر نفوذ زبانهای باستانی، به ویژه یونانی، در شکلگیری گنجینهی واژگانی فارسی است و چگونگی ورود، تحول و تثبیت مصطلحات دینی و فرهنگی را در بستر تاریخ ایران نشان میدهد. بنابراین، بسقپوس نه تنها یک اصطلاح مذهبی، بلکه نمونهای از تعاملات زبانی و فرهنگی در طول اعصار محسوب میشود.