برگسیختن

لغت نامه دهخدا

برگسیختن. [ ب َ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) برگسلیدن. برگسستن. قطع کردن. بریدن. رجوع به گسیختن و گسلیدن و گسستن در همین لغت نامه شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ملکا
ملکا
اشتراک
اشتراک
متعبد
متعبد
نمایان
نمایان