باذغیس. ( اِخ ) بادغیس. جائی آبادانست [ بخراسان ] و با نعمت بسیار و او نزدیک سیصد ده است. ( حدود العالم ): سموم مرگ چون غیشه کند خشک اگر پیش شمال باذغیسم.سوزنی ( از سروری ).رجوع به بادغیس، بادخیز و قاموس الاعلام ترکی ج 2 و فرهنگ سروری و معجم البلدان شود.