انهلال

لغت نامه دهخدا

انهلال. [ اِ هَِ ] ( ع مص ) سخت ریخته شدن ابر و باران. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). ریخته شدن. ( المصادر زوزنی ). || باران نازل کردن آسمان. ( از اقرب الموارد ). || روان شدن اشک. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مطلقه یعنی چه؟
مطلقه یعنی چه؟
کس کش یعنی چه؟
کس کش یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز