لغت نامه دهخدا انجیره گذار. [ اَ رَ / رِ گ ُ ] ( نف مرکب ) در نوردنده انجیر. ( یادداشت مؤلف ): ای کیر من ای کیر تو انجیره گذاری سرگین خوری وقی کنی و باک نداری ریچاله گری پیش گرفتی تو همانابخیره ( ؟ ) در شیر بری کامه برآری ابوالعلاء شوشتری ( از لغت فرس اسدی چ اقبال ص 451 ).