امخاض

لغت نامه دهخدا

امخاض. [ اِ ] ( ع مص ) بدوغ زدن رسیدن شیر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). هنگام فازدن شیرآمدن. ( تاج المصادربیهقی ). || خداوند شتر مادگان درد زه گرفته شدن. || در شیرزنه جنبیدن شیر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
امخاض. [ اِ ] ( ع اِ ) شیر مادام که در شیرزنه است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). ج، اماخیض. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
رویداد یعنی چه؟
رویداد یعنی چه؟
اگزجره یعنی چه؟
اگزجره یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز