لغت نامه دهخدا
اسپخول. [ اِ پ ِ ] ( اِ ) پیخال است که فضله و افکندگی مرغان باشد. ( برهان ). ذرق. هَیص. مؤلف فرهنگ شعوری این بیت را برای این معنی شاهد آورده:
بهیچگاه نیارم بخانه کرد مقام
از آنکه خانه پر از اسپخول جانور است.
و غلط است، چه اسپخول که صورتی از اسپغول است بمعنی بزرقطونا ( اسفرزه ) است و مراد شاعر از اسپغول جانور، ساس یا کیک است. و رجوع به اسپغول شود.