ارتواء

لغت نامه دهخدا

ارتواء. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) سیراب شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). || تافته و سطبرتاه گردیدن رسن. ( منتهی الارب ). || معتدل و سطبر شدن بندهای مرد. ( منتهی الارب ). تروت مفاصله؛ اعتدلت و غلظت، عن ابن سیده، کارتوت، و هذه عن الازهری و فی الصحاح ارتوت مفاصل الرجل. ( تاج العروس ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال ابجد فال ابجد فال تخمین زمان فال تخمین زمان