ابن بارزی هبهالله بن عبدالرحیم

شیخ‌الاسلام شرف‌الدین ابوالقاسم هبة‌الله بن بارزی حموی، قاضی‌القضات و دانشمند برجسته شافعی، از چهره‌های تأثیرگذار سده‌های هفتم و هشتم هجری بود. پدرش، عبدالرحیم (که در منابع متأخر عبدالرحمان نامیده شده)، خود قاضی‌القضات حماة و فردی عالم و ادیب به‌شمار می‌رفت. ابوالفدا، که از شاگردان وی محسوب می‌شد، با ستایش از او نقل کرده که ابن‌بارزی فقه را از طریق عراقیان و از پدر و جدش ابراهیم آموخته و سلسله اساتید خود را تا صحابه پیامبر(ص) همچون ابن‌عباس و ابن‌عمر رسانده است.

وی قرائات هفت‌گانه را نزد بدرالدین تاذفی و نحو را از ابن‌مالک فراگرفت و از محضر استادانی چون عزالدین احمد فاروثی، ابراهیم ارموی و محمد بن هامل بهره برد. همچنین، عالمان بزرگی چون ابن‌عبدالسلام، نجم‌الدین بادرائی، ابن‌عدیم و ابوشامه به او اجازه روایت دادند. ابن‌بارزی در فقه سرآمد روزگار خود شد و به‌عنوان مفتی شام و قاضی حماة منصوب گشت. ریاست مذهب شافعی در سرزمین‌های شام به او منتهی شد و طالبان علم از اطراف به سوی او روی می‌آوردند.

ابوالفدا بر پرهیزگاری او در امر قضاوت تأکید کرده و اشاره نموده که ابن‌بارزی هرگز از بیت‌المال استفاده نکرد و برخلاف دیگر قاضیان، تازیانه به دست نمی‌گرفت؛ بااین‌حال، سخنش مقبول و حکمش نافذ بود. وی با برخورداری از ذهنی تیز و اندیشه‌ای لطیف، در فتاوی دشوار مورد اعتماد همگان بود و باوجود دعوت‌های مکرر برای تصدی قضای مصر، نپذیرفت. ابن‌بارزی در پایان عمر بینایی خود را از دست داد، اما همچنان به کار قضا ادامه داد و سرانجام مسند قضاوت را به نوه‌اش، نجم‌الدین عبدالرحیم، واگذار کرد. او کتاب‌های نفیسی گرد آورد که ارزشی معادل صد هزار درهم داشت و آن‌ها را وقف عام کرد. ابن‌بارزی سرانجام در ۹۳ سالگی درگذشت و در مقابر ظبیه در عقبه نقیرین حماة به خاک سپرده شد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] «ابن بارِزی، ابوالقاسم هبةالله بن عبدالرحیم بن ابراهیم بن هبةالله بن بارزی جهنی حموی»، ملقب به شیخ الاسلام و شرف الدین (645 - 738ق)، قاضی القضات و دانشمند شافعی بوده است.
پدرش که در منابع متأخرتر عبدالرحمان خوانده شده است نیز قاضی القضات حماة و مردی عالم و ادیب بود. ابوالفدا که شاگرد وی بوده و او را بسیار ستوده است، می نویسد: «موقعی که ابن بارزی به من اجازه روایت می داد، گفت او فقه را از طریق عراقیان از پدر و جد خویش ابراهیم آموخته است. سپس نام کلیه استادان اجداد خود را تا ابن عباس و ابن عمر که صحابه پیامبر اکرم(ص) بودند ذکر کرد و بدین طریق سلسله آموزش فقه خود را به پیامبر رسانید».
قرائات هفت گانه را از بدرالدین تاذفی و نحو را از ابن مالک فراگرفت. از عزالدین احمد فاروثی، ابراهیم ارموی و محمد بن هامل نیز استماع کرد و ابن عبدالسلام، نجم الدین بادرائی، ابن عدیم، یحیی عطار، ابوشامه، ابن حرستانی و ابوالبقاء نابلسی و دیگران به او اجازه دادند. در فقه سرآمد و امام عهد خویش شد و مفتی شام و قاضی حماة گشت. ریاست مذهب در بلاد شام بر او ختم شد، چنان که از اطراف به سوی او می شتافتند.
ابوالفدا نوشته است: «ابن بارزی در امر قضا پرهیزکار بود. از بیت المال چیزی نخورد. هرگز، همچون دیگر قاضیان، تازیانه به دست نگرفت. بااین همه، سخنش مقبول و حکمش نافذ بود. اندیشه ای لطیف و ذهنی تیز داشت و در فتاوی دشوار مورد اعتماد بود. بارها به تصدی قضای مصر دعوت شد، ولی نپذیرفت».
ابوالفدا در پایان زندگی نامه ابن بارزی، نمونه ای از نظم و نثر مصنوع وی و نیز نامه ای را که خود در باب درگذشت او خطاب به نوه اش نجم الدین عبدالرحیم نوشته، با قصیده ای در رثای ابن بارزی آورده است.
وی به صوفیه اعتقاد نیک داشت. محیی الدین نووی او را ستوده و گفته است که فقیه تر از این جوان در این بلاد نیست. او نفایس کتب را گرد آورد و آنها را که 100 هزار درهم ارزش داشت، وقف کرد. ابن بارزی باآنکه در پایان زندگی نابینا شد، ولی به کار قضا همچنان ادامه داد. سرانجام به نفع نوه اش نجم الدین عبدالرحیم از مسند قضا فرود آمد. وی بارها حج گزارد. برزالی، ابن سامه و ذهبی از او استماع حدیث کرده اند. ابن طغریل، اسامی تمامی استادان و مشایخ او را در مجموعه ای تدوین کرد و برزالی نیز قسمتی از آنها را مدون ساخت. اسنوی از او اجازه فتوا گرفته و او را به نیکی یاد کرده است. ابن بارزی 93 سال بزیست و پس از مرگ در مقابر ظبیه در عقبه نقیرین حماة دفن شد.

جمله سازی با ابن بارزی هبهالله بن عبدالرحیم

عبدالرحیم ضرابی معروف به کلانتر تهران، محقق، شاعر، نویسنده، نقاش بود، نقاشیهای دیواری آرامگاه شاهزاده ابراهیم در کاشان کار اوست.