حسین صیادی

لغت نامه دهخدا

حسین صیادی. [ ح ُ س َ ن ِ ص َی ْ یا ] ( اِخ ) ابن عبدالعلام بن عبداﷲ رفاعی ربعی صوفی محدث مقری. در ربع از قرای بصره در نیمه شعبان 1096 هَ. ق. 1685/ م. متولد شده و به بغداد شدو 1146 هَ. ق. 1733/ م. درگذشت. او راست: الاتقان فی تجویدالقرآن. ( معجم المؤلفین از تنویر الابصار ).

فرهنگ فارسی

ابن عبدالعلام بن عبدالله رفاعی ربعی صوفی محدث مقری اوراست الاتقان فی تجوید القر آن

جمله سازی با حسین صیادی

طرفه صیادی است چرخ از مکر او غافل مباش دانه ظاهر کرده و در خاک پنهان کرده دام
نخواهد از شکنج دام هرگز کرد آزادم تغافل پیشه صیادی که خوش دارد به فریادم
مهم‌ترین جاذبه گردشگری بندر بریس صخره‌ای است که به اسکله صیادی این شهر مشرف است و منظره ای بی بدیل را فراهم آورده است که تماشای آن برای ساعت‌های متوالی لذت بخش است.
دو سال بعد، مجسمه کورته-رئال (بدون میگوئل) در زیر تابلوی اداره صیادی کانادا-پرتغال در سال ۱۹۶۵ برای بزرگداشت مهمان‌نوازی اهالی نیوفاندلند نسبت به صیادان بنادر بزرگ پرتغال، رونمایی شد.
این شهر پس از جنگ مورد فراموشی قرار گرفت تا اینکه با توسعه فعالیتهای لنج‌ها و حضور گمرک در بندر بجز فعالیتهای صیادی، امکان ورود کالاهای ملوانی معروف به ته لنجی امکانپذیر شد.
ز صیادی که من می‌بینم اینک می‌کشد آخر به بوی خال عالم را به دام آهسته آهسته