جشنی زار

لغت نامه دهخدا

جشنی زار. [ ج َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان رودبال بخش داراب شهرستان فسا، در هفت هزارگزی باختر داراب و دوهزارگزی رودخانه رودبال واقع است. جلگه، معتدل. سکنه آن 261 تن شیعه و فارسی زبانند. آب آن از رود کر تأمین میشود. محصول آن برنج و چغندر است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان رود بال بخش داراب شهرستان فسا در هفت هزار گزی باختر داراب و دو هزار گزی رودخانه رود بال واقع است. جلگه معتدل سکنه آن ۲۶۱ تن شیعه و فارسی زبانند. آب آن از رود کر تامین میشود. محصول آن برنج و چغندر است.

جمله سازی با جشنی زار

💡 به هر جا جشنی و جوشی به هر گامی قدح نوشی نماند غالبا هوشی چو فصل نوبهار آید

💡 در سیاره اِندور جایی که لیا، سولو و سایر دوستانش اکنون در آن به سر می‌برند، لوک به آن‌ها ملحق شده و به پیروی از آیین جدای‌ها پیکر پدرش را در تلی از هیزم می‌سوزاند. در پایان در سراسر کهکشان، جشنی برای بزرگداشت نابودی امپراتوری و پیروزی انقلابیون برگزار می‌شود.

💡 جشنی چو طور اسرار گو بیضا بچوگانش چوگو آنکس که او نی گفت کو تا بنگرد دیدار رب

💡 گر شاهد و ساقی هست جشنی کن و خوش بنشین ور زاهد و شیخ آمد جهدی کن و هان بگریز

💡 روز ارتش جمهوری اسلامی ایران جشنی در ایران است که هر ساله در ۲۹ فروردین برگزار می‌گردد. روز ارتش در ایران از سال ۱۲۹۹ جشن گرفته می‌شود.

💡 وی افزود: دائرةالمعارف بزرگ اسلامی با جشنی که برای آن کتاب و خالقی گرفت زحمات او را تا حدی ادا کرده؛ ولی امیدوارم با کتاب او حق فردوسی هم ادا شده باشد.