دجه

لغت نامه دهخدا

( دجة ) دجة. [ دُ ج َ ] ( ع اِ ) سه انگشت با لقمه. || گویک پیراهن. ج، دجاة. دجی. ( منتهی الارب ).
دجه. [ دُج ْ ج َ ]( ع اِ ) شدت تاریکی. ( منتهی الارب ). تاریکی. ( مهذب الاسماء ). ج ِ دجی. ( مهذب الاسماء ). تاریکی شب. ( دهار ).

جمله سازی با دجه

تبدیل انرژی برق به آمونیاک، یک مفهوم ذخیره انرژی بدون کربن را با یک پالت کاربردی متنوع ارائه می‌دهد. در مواقعی که انرژی کم کربن مازاد وجود دارد، می‌توان از آن برای تولید سوخت آمونیاک استفاده کرد. آمونیاک ممکن است با تقسیم آب به هیدروژن و اکسیژن با استفاده از الکتریسیته تولید شود، سپس از دما و فشار بالا برای ترکیب نیتروژن هوا با هیدروژن استفاده شده و آمونیاک ایجاد می‌شود. برخلاف هیدروژن که ذخیره آن به عنوان گاز تحت فشار یا مایع شدن و ذخیره برودتی در دمای ۲۵۳- دجه سانتی گرادمشکل است، آمونیاک به عنوان یک مایع شبیه پروپان است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سلیم یعنی چه؟
سلیم یعنی چه؟
محتمل یعنی چه؟
محتمل یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز