تقوا در حج

اساس و شالوده اصلی آیین حج، پایبندی کامل به اصل تقوا است. این اصل نه تنها ناظر بر انجام صحیح اعمال عبادی است، بلکه شامل کناره‌گیری از هرگونه عمل ناپسند و محرّم، به ویژه محرماتی که در حالت احرام بر حاجیان ممنوع شده، می‌شود. قرآن کریم در تبیین این مفهوم بنیادین، به آیه‌ای اشاره می‌کند که رابطه‌ی میان تقوا، مناسک حج و پرهیز از رسوم جاهلی را به وضوح بیان می‌دارد. خداوند در پاسخ به پرسش از هلال‌های ماه می‌فرماید که این پدیده‌ها برای تعیین اوقات زندگی مردم و زمان‌بندی دقیق مراسم حج وضع شده‌اند، و نیکوکاری واقعی در انجام اعمال ظاهری، مانند ورود به خانه‌ها از درب منزل، و مهم‌تر از آن، در مقام «تقوا» جستجو می‌شود؛ چرا که تنها پرهیزگاری است که انسان را به رستگاری رهنمون می‌سازد.

امتیازات نظام طبیعی و معیار سنجش در شریعت اسلامی

یکی از برجستگی‌های قوانین شریعت اسلام، منطبق بودن دستورات آن بر مقیاس‌های طبیعی و قابل مشاهده برای عموم است. این رویکرد موجب می‌شود احکام الهی همواره در دسترس و عینی باشند؛ برخلاف مقیاس‌های غیرطبیعی که درک و استفاده از آن‌ها تنها برای گروهی خاص میسر است. برای نمونه، اسلام معیارهایی مانند وجب، گام، طول قامت و نیز پدیده‌های طبیعی مانند غروب آفتاب، طلوع فجر، و رؤیت هلال ماه را برای تعیین اوقات به کار گرفته است. در این میان، ماه‌های قمری به دلیل اتکا به رؤیت هلال که پدیده‌ای عمومی است، بر ماه‌های شمسی که تشخیص آغاز آن‌ها نیازمند دانش نجومی و ابزارهای تخصصی است، امتیاز دارد. این انتخاب حکیمانه، دسترسی همگان به مبدأ و انتهای ماه‌ها را تضمین می‌کند.

هدف از پرسش درباره هلال و تأکید بر نتیجه‌گرایی

در رابطه با پرسش مطرح شده درباره هلال ماه، مفسران احتمال داده‌اند که هدف اصلی سائلان، درک نتایج و کارکردهای این پدیده (مانند تعیین اوقات حج) بوده است، نه لزوماً فهم چگونگی پیدایش و دگرگونی‌های آن از محاق تا بدر کامل. از آنجا که تبیین جزئیات علمی پیدایش هلال ممکن بود برای بسیاری دشوار و فاقد نتیجه عملی مستقیم باشد، قرآن کریم بر بیان نتایج و حکمت عملی آن تمرکز کرده است. این رویکرد به جامعه بشری می‌آموزد که در مواجهه با تعالیم دینی، همواره باید به دنبال درک و عمل به نتایج کاربردی و سازنده‌ی آن بود، که در مورد حج، مصداق بارز آن، تحقق تقوا و در نتیجه، فلاح و رستگاری است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تقوا در حج (قرآن). اساس کار، در انجام حج تقواست و یکی از مصادیق تقوا در حج دوری کردن از همه محرّمات به خصوص محرّمات احرام می باشد.
لزوم رعایت تقوا در حج و پرهیز از امور خرافی: «یسـلونک عن الاهلة قل هی موقیت للناس والحج ولیس البر بان تاتوا البیوت من ظهورها ولـکن البر من اتقی واتوا البیوت من ابوبها واتقوا الله لعلکم تفلحون» درباره «هلالهای ماه» از تو سؤ ال می کنند، بگو: «آنها، بیان اوقات (و تقویم طبیعی) برای (نظام زندگی) مردم و (تعیین وقت) حج است.» و (آن چنان که در جاهلیت مرسوم بود که به هنگام حج، که جامه احرام می پوشیدند، از در خانه وارد نمی شدند، و از نقب پشت خانه وارد می شدند، نکنید! ) کار نیک، آن نیست که از پشت خانه ها وارد شوید، بلکه نیکی این است که پرهیزگار باشید! و از در خانه ها وارد شوید و تقوا پیشه کنید، تا رستگار گردید!
← معنای اهله
اصولا یکی از امتیازات قوانین اسلام این است که دستورات آن بر طبق مقیاسهای طبیعی قرار داده شده است زیرا مقیاسهای طبیعی وسیله ای است که در اختیار همگان قرار دارد و گذشت زمان اثری بر آن نمی گذارد. اما به عکس مقیاسهای غیر طبیعی در اختیار همه نیست حتی در عصر ما هنوز همه مردم نتوانسته اند از مقیاسهای جهانی استفاده کنند. لذا می بینیم اسلام مقیاس را گاهی وجب، گاهی گام و گاهی بند انگشتان و گاهی طول قامت و در مورد تعیین وقت، غروب آفتاب و طلوع فجر و گذشتن خورشید از نصف النهار و رؤیت ماه قرار داده است.و از این جا امتیاز ماههای قمری بر شمسی روشن می شود گرچه هر دو از حرکات کواکب آسمان گرفته شده ولی ماههای قمری برای همه قابل مشاهده است در حالی که ماههای شمسی را فقط منجمان با وسایلی که دارند تشخیص می دهند که مثلا در این ماه خورشید در مقابل کدام یک از صورتهای فلکی و کدام برج آسمانی است.در این جا این سؤال مطرح است که آیا پرسش کنندگان از هلال ماه هدفشان سؤال از فایده این تغییرات بوده یا سؤال از چگونگی پیدایش هلال و دگرگونیهای هلال تا بدر کامل، بعضی از مفسران احتمال اول را پذیرفته اند و بعضی احتمال دوم را، و افزوده اند چون سؤال از علل پیدایش آن فایده ای برای آنان در بر نداشته و شاید فهم جواب آن برای بسیاری مشکل بوده قرآن به بیان نتایج آن پرداخته تا به مردم بیاموزد همه جا به دنبال نتیجه ها بروند.
توشه معنوی مهمتر از توشه مادی
کسب تقوا جهت توشه سفر آخرت در سفر حج، مهم تر از تهیه توشه مادی برای مسافرت: «الحج اشهر معلومـت فمن فرض فیهن الحج فلا رفث ولا فسوق ولا جدال فی الحج وما تفعلوا من خیر یعلمه الله وتزودوا فان خیر الزاد التقوی واتقون یـاولی الالبـب» حج، در ماههای معینی است! و کسانی که (با بستن احرام، و شروع به مناسک حج،) حج را بر خود فرض کرده اند، (باید بدانند که) در حج، آمیزش جنسی با زنان، و گناه و جدال نیست! و آنچه از کارهای نیک انجام دهید، خدا آن را می داند. و زاد و توشه تهیه کنید، که بهترین زاد و توشه، پرهیزکاری است! و از من به پرهیزید ای خردمندان! («فان خیر الزاد» به منزله تعلیل است، یعنی تقوا برتر از تهیه توشه برای سفر است، بنابراین برای کسب تقوا حریص تر باید باشید. ) سپس به دستور دیگری در مورد کسانی که با احرام بستن شروع به مناسک حج می کنند اشاره کرده، می فرماید: آنها که حج را بر خود فرض کرده اند (و احرام بسته اند باید بدانند) در حج آمیزش جنسی و گناه و جدال نیست.
← معنای رفث
...

جمله سازی با تقوا در حج

زهد و تقوا هم‌خوش ‌است اما تکلف ‌بر طرف درد دل را بنده‌ام دردسری در کار نیست
رند از می، عاشق از وی، زاهد از تقوای خشک از بتی هر کس در این بتخانه می‌یابد مراد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال ابجد فال ابجد فال راز فال راز فال مارگاریتا فال مارگاریتا