گلو سستر

لغت نامه دهخدا

گلوسستر. [ گ ِ س ِ ت ِ ] ( اِخ ) شهری است در انگلستان که 67300 تن سکنه دارد و در کنار بندر سورن واقع شده، کلیسای بزرگ و کارخانه پشم و چوب دارد.

فرهنگ فارسی

شهریست در انگلستان که ۶۷۳٠٠ تن سکنه دارد و در کنار بندر سورن واقع شده

جمله سازی با گلو سستر

و اما انگيزه دورى من از شما، آن چيزى است (يعنى آن باطن ناپاكى است ) كه موجبسرپيچى شما از حق، و بيعت شكنى شماشد، و افسار بيعت را مانند چارپائى كهافسارش را پاره مى كند، پاره كرديد و از گردنتان بيرون آورديد، پروردگار من، تنهاخداى يكتا و بى همتا است و من چيزى را شريك او قرار نمى دهم، و به آنها بگو: نگوئيدسود فلانى كمتر است و دفاعش، سستر مى باشد، كه اگر چنين بگوئيد سزاوار نامشرك و نفاق خواهيد شد.
4- اين را بدان، آن كسى كه (مانند عمار و ياسر و...) تو را از ما و همسوئى با ما منصرفمى كند، سودش براى تو از ما كمتر است، و دفاعش از تو نسبت به دفاع ما، سستر مىباشد.
شهر دول، ژورا خواهرخواندهٔ سستری لوانته هست.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
آموزگار
آموزگار
مطیع
مطیع
لز
لز
سلیقه
سلیقه