گربه ٔ مشکین

لغت نامه دهخدا

گربه مشکین. [ گ ُ ب َ / ب ِ ی ِ م ِ / م ُ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) نوعی از گربه صحرائی که به عربی زباد گویند. ( آنندراج ) ( غیاث ). رجوع به گربه زباد شود.

جمله سازی با گربه ٔ مشکین

مشکین رسنت چو پردهٔ ماه شود بس پرده‌نشین که ضال و گمراه شود
هر که با مشکین غزالان همچو مجنون خو گرفت میرمد ز آنجا که بوی مردم دنیی بود
دل که عمریست در افتاده بچاه ذقنش نیست در دست جز آن طره مشکین رسنش
می مشکین گسارد تا گه بوس و کنار آید هوا خوش گردد و با طبع خسروسازگار آید
گر شوم جویا به باد زلف او پیمانه نوش ساغر می در کفم چون نافه مشکین می شود