گذار دوقطبی

فرهنگستان زبان و ادب

{dipole transition} [فیزیک] فرایندی که در آن اتم یا مولکول با جذب یا گسیل تابش از یک تراز انرژی به تراز انرژی دیگر می رود و تکانۀ زاویه ای آن حداکثر یک واحد تغییر می کند

ویکی واژه

فرایندی که در آن اتم یا مولکول با جذب یا گسیل تابش از یک تراز انرژی به تراز انرژی دیگر می‌رود و تکانۀ زاویه‌ای آن حداکثر یک واحد تغییر می‌کند.

جمله سازی با گذار دوقطبی

ترازیستورهای پیوندی دوقطبی می‌توانند در سه ناحیهٔ قطع، اشباع و فعال کار کنند. معمولاً از ناحیهٔ فعال برای تقویت‌کردن و از ناحیه‌های قطع و اشباع برای کلیدزنی استفاده می‌شود.
اوکسبال (خاویر باردم) در یک خانهٔ رو به ویرانی همراه با دو فرزند کوچکش، آنا و متیو زندگی می‌کند. او از همسرش، مارامبرا که از اعتیاد به الکل و اختلال دوقطبی رنج می‌برد جدا شده‌است و به جز برادرش تیتو خانواده دیگری ندارد.
یک سیکلوترون به صورت دو آهن‌ربای دوقطبی بزرگ طراحی شده برای ایجاد یک ناحیه نیم دایره‌ای میدان مغناطیسی یکنواخت که به‌طور یکنواخت به طرف پایین جهت‌گیری دارد، طراحی می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ژرف یعنی چه؟
ژرف یعنی چه؟
تعداد یعنی چه؟
تعداد یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز