کمربند باد بسامان
ویکی واژه
جمله سازی با کمربند باد بسامان
کمربند یکدیگران را به چنگ گرفتند آن هر دو فیروز جنگ
جز کمربند زمین بوسش نیست هر که در روی زمین تاجور است
دریغ آن کمربند و آن گِردگاه دریغ آن کِیی برز و بالای شاه
چو کیدش هزاران کمربند پیش یکایک همه کیش و پیوند خویش
مرد بی توشه کاوفتاد از پای بر کمربند او چه زر چه خزف