کرز الغار

لغت نامه دهخدا

کرزالغار. [ ک َ رَ زُل ْ ] ( ع اِ مرکب ) غار گیلاس. جل. جله. جلی. چرم لیوه. چرم گیله. ( لغت نامه ذیل جل ). این کلمه ترجمه است. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به جل و مترادفات آن و دزی ج 2 ص 155 شود.

فرهنگ فارسی

غار گیلاس. جل

جمله سازی با کرز الغار

96) عبدالله بن واءل تميمى: از رؤ وساى توابين است كه به خوانخواهى امام حسينعليه السلام قيام كردند. الغارات: 774.
اذ هما فى الغار اذ يقول لصاحبه لاتحزن الله معنافانزل الله سكينة عليه و ايده بجنود لم تروها، (212)
140-بناء المقالة، ص 230؛ نيز ر.ك:وسائل الشيعة، ج 15، ص 109؛ بحارالانوار، ج 88 ص 383؛ الغارات،
در الغارات مى نويسد: كه حضرت على (ع ) منذر را به ولايت فارس ‍ گمارد؛ امّا او دراموال خراج خيانت كرد و مالى كه چهارصد هزار درهم بود براى خود برداشت.(569)
15. ثقفى كوفى اصفهانى ابوالحاق ابراهيم بن محمد (متوفى 283 ه - ق ) الغارات،با مقدم و حواشى و تعليقات ميرجلال الدين حسينى ارموى (محدث ) تهران، 1359 ه - ق،جلد 1.
306- الغارات، نوشته ابراهيم بن محمد الثفى (م 280 ق ) بر اساس شرح نهجالبلاغه ابن ابى الحديد (ج 2، ص 58 و 90)، تحقيق محمدابوالفضل ابراهيم.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال تک نیت فال تک نیت فال تاروت فال تاروت فال فنجان فال فنجان