کرته ٔ دشتی

لغت نامه دهخدا

کرته دشتی. [ ک ِ ت َ / ت ِ ی ِ دَ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) کرته ٔمریم. ( مهذب الاسماء ). گیاهی است خوشبوی و آن را به عربی اِذخِر گویند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). گورگیاه. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به اذخر شود.

فرهنگ فارسی

مریم. گیاهی است خوشبوی و آنرا به عربی اذخر گویند.

جمله سازی با کرته ٔ دشتی

از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال دینامو زاگرب، باشگاه فوتبال او.اف.آی کرته، باشگاه فوتبال آ. ا. ک آتن، و باشگاه فوتبال ستاره سرخ بلگراد اشاره کرد.
بگشا چو غنچه کوی گریبان کرته اش محو صفای سینه آن گلعذار شو
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ابجد فال ابجد فال لنورماند فال لنورماند فال اعداد فال اعداد