فرهنگستان زبان و ادب
کاستی قیمت مبدأ
{reduction for place of departure} [گردشگری و جهانگردی] کم بودن قیمت پایۀ سفر با توجه به تغییر در مبدأ حرکت مسافر
کاستی قیمت مبدأ
{reduction for place of departure} [گردشگری و جهانگردی] کم بودن قیمت پایۀ سفر با توجه به تغییر در مبدأ حرکت مسافر
💡 در لباس شیرمردان در صف کم کاستی همچو نامردان گریبان خشک و تر دامن مباش
💡 با استفاده از قضیه دکارت در باب مجموع کاستیها،[ث] این مقدار برابر است با 4π تقسیم بر تعداد رأسها (مجموع کاستیها در همهٔ رأسها 4π است).
💡 یکی دید و یکی را راستی یافت همه ذرّات رادر کاستی یافت
💡 جرجسکو-روگن بیان میکند که هر دو جریان اصلی تفکر اقتصادی از پایان قرن نوزدهم بر جهان تسلط داشتهاند. - یعنی اقتصاد نئوکلاسیک و مارکسیسم- و این یعنی کاستی و عدم توجه به اهمیت منابع طبیعی در اقتصاد انسان. از این رو، جرجسکو-روگن خود را درگیر نبردی فکری با دو جبهه میکند.
💡 تو را من همه راستی دادهام تو از من همه کاستی جستهای