چوال دوز

لغت نامه دهخدا

چوال دوز. [ چ ُ ] ( اِ مرکب ) صورتی از جوال دوز است. سوزن کلفت و قوس داری که با آن جوال را دوزند. رجوع به جوال دوز شود. || ( نف مرکب ) نعت فاعلی از جوال دوختن دوزنده جوال. که جوال دوزد.

فرهنگ فارسی

صورتی از جوال دوز است نعت فاعلی از جوال دوختن دوزنده جوال ٠

جمله سازی با چوال دوز

در آغازِ اهمیت گرفتن سلیمانیه از قلعه چوالان به عنوان پایتخت بهاری استفاده می‌شد.
به دلیل دوری قلعه چوالان از دیگر شهرهای کردستان و نیز شاه‌راه بودن سلیمانیه، جمعیت سلیمانیه روزبه‌روز بیشتر می‌شد به طوری که از سال ۱۹۷۰م به بعد، به عنوان دومین شهر مهم کردستان عراق، پس از اربیل، شناخته شد.
به دلیل دوری قلعه چوالان از دیگر شهرهای کردستان و نیز شاه‌راه بودن سلیمانیه، جمعیت سلیمانیه روزبه‌روز بیشتر می‌شد به طوری که از سال ۱۹۷۰م به بعد، به عنوان دومین شهر مهم کردستان عراق، پس از اربیل، شناخته شد.
در آغازِ اهمیت گرفتن سلیمانیه از قلعه چوالان به عنوان پایتخت بهاری استفاده می‌شد.
مرکز زمامداری این حکومت در ابتدا قلعه چوالان و سپس، از ۱۱۹۸ به بعد، شهر سلیمانیه بود. بنیانگذار آنان فقیه احمد دارشمانی (منسوب به دارشمان) است که در شروع سده یازدهم به سبب خدماتی که در جنگ‌های گوناگون به دولت عثمانی کرده بود در پِشدَر قدرت یافت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
دقت
دقت
متعاقبا
متعاقبا
جسور
جسور
رویت
رویت