چرخش نما

فرهنگستان زبان و ادب

{gyroscope, gyro} [هوافضا] چرخ دوّ ار و پُرسرعتی که وزن آن بر محور حلقۀ بیرونی متمرکز است و می تواند آزادانه عمود بر صفحۀ دَوَران در یک یا چند راستا بچرخد

جمله سازی با چرخش نما

خصمشان زار و بختشان بیدار چرخشان یار و کردگار معین
شهنشاه چرخش بزد برنهاد به تیر اندر آمد بکردار باد
دوشیزۀ طبع من چون پرده ز سر گیرد مشاطۀ چرخش پیش آئینۀ زر دارد
ستایش کنان گفت کای نیک پی ز چرخش غمی نیست کاوس کی
دولت به زور چرخ که چرخش به روزگار نصرت سپار باد و سعادت پذیر باد
بسان محضر چرخش سپرده دست بدست هزار داغش بر تن چو مهر بر محضر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال فرشتگان فال فرشتگان فال عشقی فال عشقی فال پی ام سی فال پی ام سی