چای خطائی
فرهنگ فارسی
جمله سازی با چای خطائی
ناوک به سوی مدعی افکند و به من خورد این است خطائی که بود به ز صوابی
از سر طره آن ترک خطائی بمشام نکهت نافه آهوی ختن باز آید
ای فلک بر در تو حلقه به گوش هم خطا پوش و هم خطائی پوش
چه جای آنکه گیرد ز اقتضائی کسیرا بر گناهی یا خطائی
من از هر خطائی گر آیم بخشم بکار غلامان کنم زهر چشم
کجا رسند بحسن تو دلبران خطائی بتان چین و خطا و ختن بنزد تو هیچست