نامه صلحش چو شد در روی عالم منتشر چامه مهرش چو شد در سطح گیتی مشتهر
چامه چو بفرستمش به نامهای از من یاد کند آن امیر نیک خصایل
بر آن خدیو که رانی زخامه چامه مدح بچشم خود نگرد کارنامه آمال
در جهان دائم نشان تیر انکارم کلیم گر ز مصحف چامه ناموس در بر میکنم
نبشتند در نامهها، چامهها بفرسود از آن چامهها، خامهها
به پایان آن چامه بُد نکتهای که هر کان نداند به فرهنگ نیست