پوست کلفتی

لغت نامه دهخدا

پوست کلفتی. [ ک ُ ل ُ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی پوست کلفت. صفت پوست کلفت. || مقاومت در سختیها. || گرانجانی.

فرهنگ معین

(کُ لُ )(حامص. ) ۱ - بی شرمی، بی غیرتی. ۲ - مقاومت در سختی ها.

فرهنگ فارسی

۱- حالت و چگونگی پوست کلفت. ۲- مقاومت درسختیها. ۳- گرانجانی.

ویکی واژه

بی شرمی، بی غیرتی.
مقاومت در سختی‌ها.

جمله سازی با پوست کلفتی

در داخل دستگاه ریخته‌گری دو تسمه‌ای، فلز مذاب به‌طور صعودی با ورود به قالب شروع به انجماد می‌کند. همچنین به همراه مخزن فلز مذاب حاضر میان دیوارهٔ خارجی انجماد. رویه، بافت و لایه‌های گازی تسمه برای بهبود آهنگ انتقال گرما از فلز ریخته به تسمه به کار می‌روند. کلفتی نهایی می‌تواند در ۳۰٪ ابتدای مسیر رخ دهد (برای نوار نازک) یا تا ۲ متر مانده به خروجی قالب (برای میله‌های بزرگ) جایی که اسپری‌های خنک‌کننده و ریل‌های حامی نیازمند است.
زبان اسپانیایی به معنای الوار می‌باشد، عملکرد این روش به سیستم ساخت و ساز سنتی خانه‌های چوبی با مقطع گرد که در امریکا و کانادا متداول است، شباهت دارد. تفاوت این روش با روش سنتی، مصالح جدید آن است که به جای الوارهای چوبی از لوله-های گالوانیزه استفاده می‌کند که از لحاظ ظاهری به الوارها بسیار شبیه می‌باشند اما کلفتی کمتری نسبت به آنها دارد. در این سیستم به علت فضای خالی میان لوله‌ها شرایط مناسبی جهت عایق نمودن ساختمان فراهم می‌شود و مناسب جهت ساختمان-های مسکونی، مدارس، درمانگاه‌ها و ساختمان‌های اداری و تجاری با طبقات محدود می‌باشد.