واج شناسی زنجیری

فرهنگستان زبان و ادب

{segmental phonology} [زبان شناسی] تقطیع گفتار به واحدهای مجزا یا واج ها و مطالعۀ واحدهای مذکور

جمله سازی با واج شناسی زنجیری

نه زنجیری به دستم ز آن سر زلف دوتا دادی نه پا را رخصت سیر سر کوی وفا دادی
است، با استفاده از ویژگی‌های تابع نمایی و قاعدهٔ زنجیری به این نتیجه می‌رسیم که مشتق
لاتینی یا تاج پولی زنجیری از جنس طلا که از وسط پیشانی یا از کنار صورت از میان چشم و گوش به طرف سر برده و به موها متصل می‌کردند.
زبانم را حیا چون موج‌گوهر لال‌کرد آخر ز زنجیری‌که درآب است شیون برنمی‌آید
به شورانگیز فریادی، حکیمان را به وجد آرد دل دیوانه ام در حلقه های زلف زنجیری
خندق‌کن بر دو نوع چرخ‌لاستیکی و چرخ‌زنجیری وجود دارد که در شرایط سخت از چرخ زنجیری استفاده می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال عشق فال عشق فال عشقی فال عشقی فال لنورماند فال لنورماند