نیم کشند

فرهنگستان زبان و ادب

{half tide} [اقیانوس شناسی، ژئوفیزیک] مرحله ای که در آن کِشَند در میان فراکِشَند و فروکِشَندِ پس ازآن قرار دارد

جمله سازی با نیم کشند

از پا کشند بی ادبان خار را و من از خار راه او ز ادب پا کشیده ام
تا پا کشند بیجگران از طریق عشق از کعبه غیر خار مغیلان پدید نیست
پیوسته ابرویت دل این ناتوان کشد مردم کمان کشند و مرا آن کمان کشد
عید قربان در منی ای ارجمند گوسفند و گاو و اشتر می کشند
عاشقان جام فرح آنگه کشند تشنه لب در راه جانانشان کشند
بوکه زین غرقابه ام بیرون کشند پیش از آنکه زورقم در خون کشند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سرانجام یعنی چه؟
سرانجام یعنی چه؟
نحوه یعنی چه؟
نحوه یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز