نقشۀ گرانی
جمله سازی با نقشۀ گرانی
هر بند گرانی که کند عقل سرانجام در پیش سبکدستی می، بند قبایی است
اگر هوای تن خود کنی عجب نبرد که از گرانی خود جز به خاک نگرایی
ساقیا هر می که پیمودی به فانی در نیافت لطف فرما کین زمان رطل گرانی مانده
از سبکروحان دل روشن گرانی می کشد بر دل آیینه ام سیماب می گردد گران
چون لطافت تهمتآلود کدورت شد بلاست سایهٔ بال پری کوه گرانی میشود