محرم اباد

لغت نامه دهخدا

( محرم آباد ) محرم آباد. [ م ُ ح َرْ رَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد با 66 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

( محرم آباد ) دهی از دهستان سنگان بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه. جلگه گرمسیر. سکنه ۶۶ تن آب از قنات. محصول: غلات صنایع دستی: قالیچه برک.
دهی از شهرستان مشهد

جمله سازی با محرم اباد

که را وسیله گلچینی وصال کنم؟ کسی که محرم او نیست آشنای من است
آشفته زاسرارت آگاه نخواهد شد در پرده سر حق چون محرم اسراری
مرحوم خيابانى در كتاب وقايع الاءيام، بخش مربوط به محرم الحرام مى نويسد:
پيام امام خمينى به ملت ايران به مناسبت كشتار وحشيانه رژيم در آستانه ماه محرم
او در كنار تدريس، در جلسه علمى آخوند خراسانى حاضر مى شد و در كمترين زمان ازياران و محرمان اسرار او گرديد.(97)
به چندین ناله یکدل محرم رازم نشد بیدل خوشا آهی‌ که از آیینه هم بردند تاثیرش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
متمایز
متمایز
خوار
خوار
داشاق
داشاق
فاک
فاک