قادر علی الاطلاق
فرهنگ فارسی
جمله سازی با قادر علی الاطلاق
علماى اسلام اتفاق نظر دارند كه منصب قضا از سوى خداوند كه حاكم على الاطلاق است،ابتداءً به پيغمبر و امامان واگذار گرديده و سپس با اذن ايشان ديگران نيز مى توانندبدان بپردازند.
(تـنـزيـل مـن حـكـيـم حـمـيـد) - ايـن جـمـله بـه مـنـزلهتـعـليـل اسـت بـراى عـزيـز بـودن قـرآن، و بـيـان مـى كـنـد كـه چـگـونـهباطل از هيچ جهتى به قرآن راه ندارد، مى فرمايد: و چگونه چنين نباشد با اينكه از ناحيهحـكـيـمـى مـحـكـم كـار نـازل شـده حـكـيـمـى كـه سـسـتـى درعمل او راه ندارد، حكيمى كه ستوده على الاطلاق است.
و از اينجاست كه شيخ محيى الدين قدس سره مى فرمايد: كه در روز محشر كه حق على ماهو عليه تجلى كند بر ناقص محجوب خواه مقيد به تنزيه و خواه مقيد به تشبيه منكرشود او را مگر در صورتى كه معتقد او است درباره حضرت بيچونكامل على الاطلاق.
و از آنجا كه (حمد) به معنى ستايش بر كار نيكى است كه به اختيار از كسى سر مىزند و هر نيكى در جهان مى بينيم از سوى پروردگار است پس همه ستايشها از آن او است،حتى اگر ما زيبائى گل را مى ستائيم و جاذبه عشقهاى ملكوتى را توصيف مى كنيم وعظمت كار يك ايثارگر جانباز را ارج مى نهيم باز در حقيقت او را مى ستائيم كه اين زيبائىو آن جاذبه و عظمت نيز از او است، پس او (حميد على الاطلاق ) است.
او عبداللّه فرزند عمر دومين خليفه اسلام بود، عبداللّه شخصيّتى متنفذ و با موقعيّت بهحساب مى آمد، پدرش زمامدار مردم و حاكم على الاطلاق جامعه هاى اسلامى بود. عمربنالخطاب در حين حكومت و خلافت به دست شخصى كه تاريخ از او با نام ابولؤ لؤ ياد مى كند كشته شد.