فریفته گردیدن

فریفته گردیدن به معنای فریب خوردن یا گول خوردن است. این عبارت به حالتی اشاره دارد که فرد یا گروهی تحت تأثیر عواملی قرار می‌گیرند که باعث می‌شود از واقعیت دور شوند یا به نوعی در دام فریب و گمراهی بیفتند. در این حالت، فرد ممکن است به دلیل جذابیت‌های ظاهری یا وعده‌های تو خالی به اشتباه بیفتد و در نهایت دچار سردرگمی و ناامیدی شود. این عبارت معمولاً در متون ادبی و شعر به کار می‌رود و به توصیف حالتی اشاره دارد که فرد به دلیل فریب یا گمراهی از مسیر صحیح خارج می‌شود و تحت تأثیر عوامل فریبنده قرار می‌گیرد.

لغت نامه دهخدا

فریفته گردیدن. [ ف ِ / ف َ ت َ / ت ِ گ َ دی دَ ] ( مص مرکب ) گول خوردن. فریب خوردن. فریفته شدن:
تا هیچ فریفته نگردد
ایمن نبود ز مکر جانش.عطار.رجوع به فریفته شود.

فرهنگ فارسی

گول خوردن. فریب خوردن

جملاتی از کلمه فریفته گردیدن

به نام نیک تو خواجه فریفته نشوم که نام نیک تو دام است و زرق مر نان را
از آن بعشوه او هرکسی فریفته است که هست جوی مجره میان او چو سراب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال نخود فال نخود فال درخت فال درخت فال عشق فال عشق