فرو نیم براق
جمله سازی با فرو نیم براق
گوش فلک ز بانگ فنا یابدی امان گر داردی ز نعل براق تو گوشوار
		ز برق تجلیش چون سینه تفت به رفرف نشست از براق و برفت
		با رگِ ابر معنی است چو برق شب معراج فکرت است، براق
		کشد گوی فصاحت در خم چوگان اندیشه براق برق رفتار خیالش چون شود لاعب
		چو بر براق معانی کنون سوار شود به پیش سلطنت او که را بود زهره