غرض ران

لغت نامه دهخدا

غرضران. [ غ َ رَ ] ( نف مرکب ) غرض ورز. باغرض.صاحب غرض. آنکه غرض به کار برد. رجوع به غرض شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه غرض ورزد غرض ورز.

جمله سازی با غرض ران

هرکه در آئینه حاجت بجوید روی خویش زان غرض بی بهره باشد چون زآئینه صریر
اين آيه آخرين آيه سوره است كه غرض از بيان سوره را خلاصه مى كند، و در آناصول سهگانه دين را كه توحيد و نبوت و معاد است جمع كرده.
البته در گفتار مفسر نامبرده اشكالهاى ديگرى نيز هست، كه چون بيرون از غرض ما بودمتعرض آنها نشديم.
راز در پرده و اهل غرض استاده خموش غرض از پوشش این راز نمی‌دانم چیست
پسحاصل كلام اين شد كه غرض از مثلى كه در آيه زده شده اقامه حجت بر توحيد و اشاره بهمساله نبوت و تشريع است.
گفتگوهاست ز رشک و حسد این مردم را هر کسی را غرضی این که مگو آن که مپرس
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
گودوخ یعنی چه؟
گودوخ یعنی چه؟
محنت یعنی چه؟
محنت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز