طیر العراقیب
فرهنگ فارسی
جمله سازی با طیر العراقیب
منم طیر و وحوش و آدمی من منم هم جنّ و انس اندر کمین من
ز عشق او شوی همچون سلیمان دهی بر جن و انس و طیر فرمان
گرمی مهر تو مور و مار را کردست صید نرمی نطق تو وحش و طیر راکردست رام
نه دینار دادش سیهدل، نه دانگ بر او زد به سر باری از طیر، بانگ
صید گیرد تیر هم با پر غیر لاجرم بیبهره است از لحم طیر
ننهد وحش بجز درکنف خیلش گام نزند طیر بجز برطرف میلش پر