سه چکان بالا
فرهنگ فارسی
جمله سازی با سه چکان بالا
چکان چکان خویش از گل زناز بر قرطه کشان کشان سر زلف دراز در دامن
بر روی من ز دیده چکان آب روینست بی آن رخی که شست مگر آب روینش
زان باده ای که گربه چکانی به نی کند مدح رسول و آل به آواز زیر و بم
برای دسترسی به آبشار چکان از خرمآباد تا سپیددشت و سپس شولآباد جاده آسفالته بوده که از سپیددشت تا آبشار بخشهایی از مسیر نامناسب یا در دست ترمیم است و حدوداً تا پنج کیلومتری آبشار، جاده خاکی وجود دارد.
بس خون فرو چکانی از دیده در غم او مانند این نمکها گر در کبابت افتد
جام مالامال دادی عاشقان را زان قبل نعرههای خون چکان برخاست آنجا از امم