سایۀ صوتی
جمله سازی با سایۀ صوتی
نیست آسایشت از سایۀ دیوارِ کسی هم چو خورشید سفر می کن و تنها می باش
به زیر سایۀ او فر خجسته صدرِ اجلّ امید گاهِ امیران خدایگانِ صدور
سایۀ حقّست، یارب سایه اش پاینده دار زانکه فرضست از میان جان دعای دولتش
ندیده سایۀ تو آفتاب در پرده اگرچه میدهد از چهره ات نشان روشن
خورشید را غلالۀ زربفت برکشند گر نبودش ز سایۀ جاهت حمایتی
جوابش داد گفت: ای ناز پرورد همی خوانند زن را سایۀ مرد
گوید خردم که ای شکسته هش دار در سایۀ خود همی دهد آرامت
بپاکی چون دل بخرد، تهی از غش بری از بد جهان را سایۀ ایزد امید راحت محشر