سالک اباد

لغت نامه دهخدا

( سالک آباد ) سالک آباد. [ ل ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کوچک زهان، بخش قائن شهرستان بیرجند واقع در 103هزارگزی جنوب خاوری قائن. هوای آن سرد و دارای 19 تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

( سالک آباد ) دهی است از دهستان کوچک زهان بخش قائن شهرستان بیرجند

جمله سازی با سالک اباد

💡 تو شاهی و توئی شاه و توئی شاه توئی سالک توئی اصل و تو آگاه

💡 در فصل سوم «توبه» آمده‌است: بحث دربارهٔ مراحل مفصل سلوک سالکان فایده‌ای ندارد.

💡 یار مستغنی و ره مشکل و رهبر نایاب سالکان را دل ازین خون نشود چون نشود

💡 نباشد آنکه تو خواهی و گر نه این چنین بودی همه رو سالکان خواهند گر هر روز عیدستی

💡 آذرنوش صدر سالک (زادهٔ ۱۳۳۴ در تهران)، موسیقی‌دان و نوازندهٔ چنگ اهل ایران است. وی همسر مجید انتظامی موسیقی‌دانِ ایرانی است.

💡 محتشم می‌جست عمری در جهان راه صواب سالک راه تو گشت آخر به استصواب دل

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
هورنی یعنی چه؟
هورنی یعنی چه؟
تزویر یعنی چه؟
تزویر یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز