رعیت وار

لغت نامه دهخدا

رعیت وار. [ رَ عی ی َ ] ( ص مرکب ) همچون رعیت. همانند رعیت. چون رعیت. رعیت مانند.

جمله سازی با رعیت وار

این پنج فضیلت همراه با سه طریقت، اطاعت رعیت از حاکم، اطاعت فرزند از پدر، اطاعت زن از شوهر سه طریقت پنج فضیلت (به چینی: 三纲五常) خوانده می‌شود.
شاهان رعیت از ره قدرند و شاه اوست شاهی که با رعیت خود در رعایتست
با رعیت صلح کن وز جنگ خصم ایمن نشین زان که شاهنشاه عادل را رعیت لشکرست
مفهوم بیگاری انواع جنبه‌های بردگی از جمله وام‌دار کردن رعیت‌ها (بردگی وام‌دار)، سرف‌داری و اردوگاه کار اجباری را در برمی‌گیرد.
و بر پادشاه واجب بود که در حال رعیت نظر کند و بر حفظ قوانین معدلت توفر نماید، چه قوام مملکت به معدلت بود.
به دست خود کند بیدادگر بنیاد دولت را ستمگر لشکر بیگانه می سازد رعیت را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سلیقه یعنی چه؟
سلیقه یعنی چه؟
لسان الغیب یعنی چه؟
لسان الغیب یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز