دوربین پایان نما

فرهنگستان زبان و ادب

{photo-finish camera} [ورزش] دستگاه عکاسی برای تعیین برنده، به ویژه در هنگامی که چند ورزشکار تقریباً هم زمان به خط پایان می رسند متـ. پایان نماphoto finish

جمله سازی با دوربین پایان نما

به همین علت بود که وقتی من در ۱۳۴۷ به ایران مراجعت کردم، با داشتن این توانایی‌ها، توانستم همان شب استخدامم در سازمان تلویزیون ملی ایران، از یک برنامه «شو»، عکاسی کنم؛ با دوربین‌های خودم و با فیلم‌هایی که از پاریس همراه خودم آورده بودم.
برای بازیگران این سریال دیالوگ‌های ازپیش‌آماده تهیه نشده و چارچوب موضوع به آن‌ها داده می‌شود تا خود در آن چارچوب بداهه‌گویی کنند. تمامی صحنه‌ها نیز با دوربین دستی فیلم‌برداری می‌شود.
هرگز به دولت تو نبودست هیچ زن دانا و دوربین و خردمند و هوشیار
ندیدم همچو دل کامل عیاری دوربین یاری که از هر جا چو می پرسم جوابی آشنا دارد
پیر مغان کجاست؟ که آن مرد دوربین چون فکر در دل آمد و چون شیر در کمین
کینتوسکوپ با موفقیت در کل اروپا منتشر شد اما ادیسون هرگز این وسیله را خارج از آتلانتیک ثبت نکرد. این امر باعث شد تا از روی این دستگاه تقلیدهایی صورت گیرد، مثل دوربینی که بوسیله مخترع انگلیسی