درویش گرنمز

لغت نامه دهخدا

درویش گرنمز. [ دَرْ گ ُ رَ م َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل. واقع در15هزارگزی شمال خاوری گرمی و 15هزارگزی راه شوسه گرمی به بیله سوار، با 163 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل

جمله سازی با درویش گرنمز

هر چند بود مردم دانا درویش صد ره بود از توانگر نادان بیش
به کوی نیستی از راه هستی به درویشی ز سلطانی رسیدیم
از بس تواضع و لطف از بس عطا و کرم درویش و پادشهی محتاج و محتشمی
سید درویش و حق را بنده ام مرده ام از جان به جانان زنده ام
میی که درد ندارد صفای درویشی است گلی که رنگ نبازد لقای درویشی است
هیچ دانی زچه درویش زشاهی به گذشت عار می آیدش از شغل بدین مختصری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
باوانم
باوانم
داشاق
داشاق
نغمه
نغمه
فال امروز
فال امروز