خرمابه رود

لغت نامه دهخدا

خرمابه رود. [ خ َ ب َ ] ( اِخ ) نام نقطه ای بوده بین بسطام و گرگان: رایات همایون بجانب دامغان و بسطام حرکت فرمودند و در بسطام امیر قتلغشاه و امراء برسیدند و اولچایها که گرفته بودند تکشمیشی کردند و به انواع سیورغامیشی مخصوص گشتند و از آنجا براه خرمابه رود بجرجان درآمد. ( تاریخ غازان ص 41 ).

فرهنگ فارسی

نام نقطه ای بوده بین بسطام و گرگان

جمله سازی با خرمابه رود

روزى مردى نزد ابى بكر آمد و گفت: اى جانشينرسول خدا، رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به من وعده فرموده كه سه مشت خرمابه من بدهد. ابوبكر گفت: على را نزد من بخوانيد، على (عليه السلام ) آمد، ابوبكرگفت: يا اباالحسن ! اين مرد مى گويد: كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به اووعده فرموده كه سه مشت خرما به او بدهد، پس شما به او بدهيد!!
اينها چهارصد نفر بودند كه حضرت رسول، صبح و شام نزد آنها مى آمد و مقدارى خرمابه آنها مى داد روزى حضرت نزد ايشان آمد ديد، بعضى كفش خود را درست مى كنند،ديگرى مشغول وصله كردن لباس خويش است،