حسین وفائی

لغت نامه دهخدا

حسین وفائی. [ ح ُ س َ ن ِ وَ ]( اِخ ) او راست: «فرهنگ وفائی » که در سال چهارم سلطنت شاه طهماسب 933 هَ. ق. تألیف آن بپایان رسیده است. ( مقدمه لغتنامه ) ( مقدمه جلد پنجم فرهنگ نظام ) ( سبک شناسی ج 3 ص 334 ) ( فهرست سپهسالار ج 2 ص 213 و 221 ).
حسین وفائی. [ ح ُ س َ ن ِ وَ ] ( اِخ ) او راست: رساله در تفسیر سوره انبیاء و «شرح عویصات الافکار» و «استعاره » که در 1073 هَ. ق. 1663/ م. آن را تألیف کرده است. ( معجم المؤلفین از فهرست خدیویه ).
حسین وفائی. [ ح ُ س َ ن ِ وَ ] ( اِخ ) ابن علی بن محمد صوفی شاعر. متولد 1112 هَ. ق. / 1700 م. و متوفی 1156 هَ. ق. 1744/ م. در حلب متولی مشیخه سجاده وفائیان صوفیه بود و دیوان شعر دارد. ( سلک الدرر ج 2 ص 58 ) ( هدیة العارفین ج 1 ص 325 ) ( ایضاح المکنون ) ( معجم المؤلفین ).

فرهنگ فارسی

ابن علی بن محمد صوفی شاعر وی دیوان شعر دارد

جمله سازی با حسین وفائی

بر سر کوی تو جان دادم و دانم به یقین کز سر کوی توام بهره وفائی نرسد
به بی وفائی یار و به بی ثباتی عمر گواه عهد گل و موسم بهاران بین
ز بی وفائی من کرده شکوه و دل خود را ز راه و رسم وفا کرده خوش به اسم وفائی
چنین کی کند دوست با دوست هرگز نه اهل وفائی که مرد جفائی
تمام از پای تا سر مهربانی و وفائی تو بزخم صید مرهم می گذارد آب پیکانت
ای که سر تا قدم آمیخته از مهر وفائی با همه مهر و وفا عهد بتا از چه نپائی