ته نال

لغت نامه دهخدا

تهنال. [ ت َ ] ( اِ ) لغت فارسی است. در اردوی هندی مستعمل، آهن و جز آن که در اسفل نیام کارد و شمشیر باشدبه عربی آن را نَعل... گویند. ( نفائس، از آنندراج ). زینت و آرایش که در ته غلاف باشد. ( ناظم الاطباء ).

جمله سازی با ته نال

آواره کند قافله، آرام جرس را از همرهی ما دل نالان گله دارد
اگر ببزم تو دریا بود خزینۀ تو بیک عطای تو بیشک سراب گردد و نال
شد از رنج رنجور و از درد نالان بپیچید و گردید چون مار چنبر
رنگ گل گوئی ز خون عندلیب آمیختست عندلیب از عشق گل نالان به حلق آویختست
ایزدت لوح گناهان بسترد از پیش رو چون قلم گریان و نالان باشی و زرد و نزار
نه درمانده بودى و نالان و خردكه شبها ز دست تو خوابم نبرد؟
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مجال یعنی چه؟
مجال یعنی چه؟
تحریک یعنی چه؟
تحریک یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز